آخرین نوشته ها
-
شرطبندی نوشته آنتوان چخوف
شبی تاریک در پاییز بود. بانکدار پیر در کتابخانهٔ خود بالا و پایین میرفت و به یاد میآورد که چگونه پانزده سال پیش در یک شب پاییزی میهمانی به راه انداخته بود. در آنجا مردان باهوش بسیاری حضور داشتند و در میانشان گفتگوهای جالب توجهی در جریان بود. آنها در میان مطالب مختلفی که دربارهاش صحبت میکردند، به بحث دربارهٔ حکم اعدام رسیدند. بیشتر میهمانان، که در میانشان روزنامهنگاران و افراد روشنفکر بسیاری دیده میشدند، با مجازات مرگ مخالف بودند. آنها این شیوه از مجازات را برای عصر خود دیگر…
بیشتر بخوانید » -
خلاصه رمان خوشه های خشم بخش دوم
خلاصه رمان خوشه های خشم بخش اول ادامه: صبح روز بعد، خانوادهی جود به آهستگی به راه خود ادامه دادند. از قلههای سلسله کوههای نیومکزیکو گذشتند و به فلاتهای آریزونا رسیدند. پس از عبور از یک بیابان در مرز ایالت، مأموری راهشان را بست و از آنها پرسید کجا میروند و چقدر در آنجا میمانند. آنها گفتند میخواهند از آن ایالت عبور کنند. مأمور مرزی اثاثیهی آنها را بازرسی کرد و بعد برچسبی روی شیشهی جلوی ماشین چسباند و گفت: «خوب، حالا بروید. اما هر چه زودتر بروید بهتر است.»…
بیشتر بخوانید » -
خلاصه رمان خوشه های خشم بخش اول
درباره نویسنده و اثر جان اشتاین بک، نویسندهی برجستهی آمریکایی، دو دورهی متفاوت را در زندگی خویش تجربه کرد. در دورهی نخست، بسیاری از آثار او به حمایت از رنجبران و فقرا اختصاص داشت. آثاری نظیر «خوشههای خشم» (۱۹۳۹) که انتشار آن خشم مالکان و مقامات آمریکا، بهویژه در ایالتهای اوکلاهما و کالیفرنیا، را برانگیخت، نمونههایی از این رویکرد هستند. دیگر آثار مهم او شامل «نبردی مشکوک»، «مروارید» و «راسته کنسروسازها» است که غالباً بر تجربیات کارگران، کشاورزان و اقشار کمدرآمد کالیفرنیا تمرکز دارند. با این حال، در دورهی دوم…
بیشتر بخوانید » -
چگونه علل عادتهای بد خود را پیدا و اصلاح کنیم
اواخر سال ۲۰۱۲ بود و من در یک آپارتمان قدیمی، چند خیابان آنطرفتر از معروفترین خیابان استانبول، یعنی خیابان استقلال، نشسته بودم. در میانهی یک سفر چهارروزه به ترکیه بودم و راهنمای من، مایک، روی یک صندلی کهنه چند قدم دورتر از من مشغول استراحت بود. البته مایک واقعاً یک راهنما نبود. او فقط یک آمریکایی از ایالت مِین بود که پنج سال در ترکیه زندگی کرده بود. پیشنهاد داد که در طول اقامتم مرا در شهر بگرداند و من هم این پیشنهاد را پذیرفتم. آن شب بهخصوص، به همراه…
بیشتر بخوانید » -
نقش خانواده و دوستان در شکلدهی عادات شما بخش دوم
من متوجه شدهام که اغلب رفتار اطرافیانم را بدون اینکه متوجه شوم تقلید میکنم. در مکالمهها، ناخودآگاه همان حالت بدن فرد مقابلم را میگیرم. در دوران دانشگاه، شروع کردم به صحبت کردن شبیه هماتاقیهایم. هنگام سفر به کشورهای دیگر، بدون اینکه متوجه باشم، لهجه محلی را تقلید میکنم، حتی با اینکه خودم را از این کار منع میکنم. به طور کلی، هرچه به کسی نزدیکتر باشیم، احتمال اینکه برخی از عادتهای او را تقلید کنیم بیشتر میشود. یک مطالعه برجسته روی دوازده هزار نفر در مدت سی و دو سال…
بیشتر بخوانید »